شیخ اشراق نوری از دل سهرورد
تاریخ انتشار: ۸ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۴۵۹۴۸
ایسنا/زنجان حدود ۹۰۰ سال پیش روستای سهرود شهرستان خدابنده استان زنجان شاهد ولادت فرزندی بود که توانست فیلسوف نامدار ایرانی لقب گیرد، فرزندی که اکنون نه تنها افتخار زنجان، بلکه افتخار کل ایران است و آوازهاش پس از گذشت قرنها بر تارک علم و فلسفه میتابد.
شهابالدین یحیی سهروردی، از فلاسفه مشهور ایرانی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علاوه بر شیخ اشراق به سهروردی لقب شیخ شهید و شیخ مقتول را نیز دادهاند. اعطای این القاب به شیخ شهابالدین سهروردی به دلیل سرنوشتی است که در پایان عمر داشت. به قول منابع تاریخی، سهروردی به دلیل اعتقاداتی که داشت در هنگام بحث در یک جلسه مناظره، به او اتهام کفر زدند و او را کشتند، از اینرو، لقب شیخ شهید گرفت.
زندگینامه سهروردی
شیخ شهابالدین یحیی سهروردی در سال ۵۴۹ هجریقمری در روستای سهرورد از توابع استان زنجان دیده به جهان گشود. او تحصیلاتش را در سهرورد آغاز کرد و بعد از فراگیری ادبیات عربی و فارسی، در سن ۱۳ سالگی به شهر مراغه رفت. در مراغه در محضر مجدالدین عبدالرزاق جیلی، اصول حکمت و فقه را آموخته و در این ایام با برخی از اعتقادات زرتشتی و مسیحی آشنا شد.
شهابالدین سهروردی در سن ۲۰ سالگی به اصفهان رفت تا در حوزه اصفهان علوم حوزوی را تکمیل کند. او در این شهر نزد ظهیرالدین بیهقی، اصول فلسفه ابنسینا و منطق را فرا گرفت. شیخ اشراق همچنین تجربه سفر به شهرهایی مانند دیار بکر عراق، آناتولی، سوریه و آسیای صغیر را داشت.
شهابالدین سهروردی که از همان دوران کودکی آموزشهای خود را در دورههای قرائت و حفظ قرآن کریم در روستای محل ولادتش سهرورد (قره قوش) آغاز کرد، در سالهای نوجوانی و جوانی تحصیلات ابتدایی و مقدماتی خود را که شامل حکمت، منطق و اصول فقه بود را گذراند.
سهروردی در سن ۳۸ سالگی در زندان جان سپرد و او را در شهر حلب به خاک سپردند. طبق منابع تاریخی او در زندان ملکظاهر ایوبی از گرسنگی و تشنگی جان داد و به شیخ شهید شهرت یافت. به گفته منابع تاریخی، سهروردی از دانش و بهره هوشی فراوانی برخوردار بود، هر چند شیخ اشراق عمر زیادی نداشت اما همان روزهای کوتاه زندگیاش را به تحصیل علم و فلسفه مشغول شد.
شیخ اشراق در مدتی کوتاه از زندگی پربرکت خود شهرت زیادی کسب کرد و از بسیاری از علمای سنی مذهب آن زمان در زمینه علم و فلسفه پیش افتاد. سهروردی با ارائه حکمت اشراق، در نقطه مقابل ابنسینا قرار گرفت و ماهیت را بر وجود ارجح دانست که با توجه به همین موضوع مورد حسادت بسیاری از علما و فیلسوفان عصر خود قرار گرفت.
سهروردی شخصیتی شجاع داشت و دارای صراحت بیان بود. بیپردگی او در بیان افکار و اعتقاداتش، دشمنی برخی علمای سنی مذهب را با او برانگیخت. اگر چه بسیاری از منابع بر این عقیدهاند که مذهب سهروردی مشخص نیست، اشاره او در برخی آثارش نشان از این دارد که او شیعه مذهب بود. او از نظر ظاهری، لباسهایی ژنده میپوشید و حتی برخی او را دیوانه خطاب میکردند. گفته شده سهروردی دارای کرامات بوده است.
شیخی که هنوز نشناختهایم
مکتب فلسفی اشراق توسط شیخ اشراق در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم ارائه شد. وی در کتاب حکمتالاشراق، به اصول و فروع این نظریه پرداخته، فلسفهای که از همان آغاز پیدایش، در برابر فلسفه ارسطویی مشا عرضاندام کرد. فلسفهای که پیشینهای استوار و بیبدیل در سنت فلسفی مسلمانان داشت و فیلسوفان برجستهای همچون ابن سینا از حامیان و مروجان آن بودند.
روشن است که طرح نو درانداختن در برابر فلسفه نیرومند مشا با آن همه نفوذ و رسوخ در عقل و ذهن پژوهندگان فلسفه آن زمان و نیز عظمت ارسطو و بوعلی نزد ایشان، کاری سخت و شگفت مینمود، لیکن چنین کار دشواری به دست توانای شیخ اشراق صورت گرفت. وی در بیشتر مباحث عقلی همچون الهیات و طبیعیات و حتی منطق و بلکه در روش فلسفی، در برابر فلسفه مشاء آرای نویی عرضه کرد که از نبوغ و عظمت روحی و فکری این فیلسوف بزرگ خبر میدهد.
خلاصه حکمت اشراق این است که سهروردی در ضمن تحصیل، چنین استنباط کرد که موجودات دنیا از نور، به وجود آمده، و انوار به یکدیگر میتابند و آن تابش متقابل را اشراق خواند و به همین جهت لقب شیخالاشراق را یافت.
سهروردی به استفاده از عقل معتقد بود اما آن را مرجع شناخت نمیدانست. از نظر او کشف و شهود، عالیترین مرحله شناخت هستند. سهروردی ابنسینا که وجود را اساس شناخت معرفی کرده است و ماهیت را اعتباری میداند، نقد میکند و از «مثل افلاطون» دفاع میکند. طبق فلسفه سهروردی، اساس شناخت، ماهیت است و وجود امری اعتباری محسوب میشود. با این توضیح میتوان متوجه شد که عرفان در فلسفه سهروردی جایگاه خاصی دارد.
آثار سهروردی
از سهروردی آثار قابل توجهی بر جای مانده که کتاب حکمهالاشراق مهمترین آنها به شمار میرود. موضوع این کتاب در مورد آخرین آرای فلسفی سهروردی است. سهروردی آنچه از کشف و شهود به دست آورده، در کتاب حکمتالاشراق با زبان فلسفی بیان میکند. نام کتاب نیز بر اساس نظریه سهروردی انتخاب شده که بنیان آن بر پایه کشف و شهود است.
از دیگر آثار سهروردی میتوان به رسالههای صغیر، پرتونامه، الواح اعتمادی، هیاکلالنور، بستانالقلوب، لمحات سهروردی، فی اعتقاد الحکما و یزدانشناخت، آواز پر جبرئیل، عقل سرخ، عرفان و تصوف، قرآن و حدیث، حکمت الهی یونان، حکمت مشاء و حکمت ایران باستان اشاره کرد.
زنجانیها و سهروردی
حکیم سهروردی از بزرگترین حکمای ایران و صاحب مکتب اشراق است. اندیشه وی را میتوان پیوندی عالمانه میان تفکر دینی و اندیشه ایران باستان دانست. در جایجای آثار متعدد سهروردی که جملگی در عمر کمتر از چهار دهه این نابغه سهرورد به تألیف رسیده است، میتوان بازسازی و بازخوانی اندیشه ایرانی را با تفکر اسلامی جستوجو کرد اما در مقایسه با ملاصدرا، ابنسینا و فارابی، سهروردی ایرانیترین حکیم سیاسی کمتر شناخته شده است که همین موضوع رسالت زنجانیها برای معرفی این فیلسوف نامدار را دوچندان میکند.
امروزه بازخوانی اندیشههای سهروردی که از جمله گنجینههای حکمت اسلامی است، ضرورتی دو چندان دارد. چنین گنج بزرگی بود که امام راحل را بر آن داشت گورباچف را به خواندن آثار حکیم سهرورد دعوت کند که از کنار این موضوع نباید به سادگی گذشت.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری زنجان شيخ اشراق استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی شهرستانها استانی فرهنگی و هنری استانی علمی و آموزشی استانی ورزشی اخبار اقتصادی خوزستان استانی سیاسی استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی شهرستانها استانی فرهنگی و هنری شهاب الدین شیخ اشراق ابن سینا بر فلسفه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۴۵۹۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فلسفه نامگذاری ماههای شمسی چیست؟
شروع زمانسنج هجری خورشیدی روز جمعه «۱ فروردین سال ۱ هجری خورشیدی» (۲۹ شعبان ۱ سال قبل از هجرت) مطابق با ۱۹ مارس ۶۲۲ میلادی قدیم (ژولینی) و ۲۲ مارس ۶۲۲ میلادی جدید (گرگوری) است. البته روز اول سال یک هجری خورشیدی (از ۱ فروردین تا ۲۴ شهریور) ۵ ماه و ۲۴ روز قبل از هجرت پیامبر (کمتر از یک سال) است.
فلسفه نامگذاری ماههای شمسی
سال، فصلها، ماهها و روزهابه گزارش بیتوته، این زمان سنج از ۳۶۵ روز در قالب ۱۲ ماه تشکیل شدهاست و طبق زمان سنج جلالی ابتدای آن اعتدال بهاری در نیمکرهٔ شمالی است. با این فرق که مبدأ آن هجری است. طراحان زمان سنج جلالی، گروهی ریاضیدان و اخترشناس بودند که نامدارترین آنها حکیم خیام ریاضیدان و شاعر ایرانی بود.
اینها به سفارش ملکشاه سلجوقی و با اصلاح زمان سنج یزدگردی به این زمان سنج جدید دست پیدا کردند. زمان سنج جلالی با حفظ شروع و طول سال با تغییر مبدأ، اسامی و طول ماهها در قالب زمان سنج هجری شمسی برجی درآمده و باز با تغییراتی در طول ماهها ضمن تنوع اسامی آنها، عنوان تقویم هجری شمسی پیدا کرد.
این تقویم بر پایه سال اعتدالی خورشیدی برابر با ۳۶۵٫۲۴۲۱۹۸۷۸ روز است؛ که سال تقویمی آن ۳۶۵ و ۳۶۶روز (کبیسه) میباشد.
هر سال دارای ۴ فصل با نامهای بهار، تابستان، پاییز و زمستان است و هر فصل ۳ ماه دارد و هر ماه تقریباً ۴ هفته و هر هفته ۷ روز با نامهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه، سهشنبه، چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه (آدینه) دارد. هر سال با ۱ فروردین و فصل بهار شروع میشود.
بلندترین روز سال در ۱ تیر و بلندترین شب سال در شب یلدا (از غروب ۳۰ آذر تا طلوع آفتاب در ۱ دی) اتفاق میافتد. طول ماههای این زمان سنج در طول تاریخ و در کشورهای گوناگون فرق داشته است، اما از حدود سال ۱۳۴۸ در ایران و افغانستان طول ماهها یکسان است.
طول ماهها در نیمه اول سال ۳۱ روزه و در نیمه دوم سال ۳۰ روزه است با این تفاوت که ماه پایانی (اسفند) ۲۹ روزه است و فقط در سالهای کبیسه ۳۰ روز خواهد داشت.
نام ماههای دوازدهگانه پارسینام ماههای دوازدهگانه پارسی تماما برگرفته از متون کهن زردشتی است که ریشه در اعتقادات و باورهای این آیین دارد.
- فروردین نام اولین ماه فصل بهار و روز نوزدهم هر ماه در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان فرورتینام، در پهلوی فرورتین (فرورتن) و در فارسی فروردین گفته شده که به معنای فروردهای پاکان و فروهرهای ایرانیان است. فروردین شکل تغییر یافته واژه فروهر است به معنای نیروی پیشرو. فروردین جمع مؤنث واژهی فرورتی در حالت اضافی است و به معنی فروردهای پاکان و فروهرهای پارسایان است. پس «ین» علامت نسبت نیست.
- اردیبهشت نام دومین ماه سال و روز دوم هر ماه در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا به آن، اَشَه وَهیشتَه و در پهلوی اُرت وَهیشت گویند. مرکب از دو جزء است: اول اَرتَه به معنی درستی و راستی و پاکی و تقدس. دوم وهیشته صفت عالی از وِه به معنی به و خوبست و واژهی مرکب به معنی بهترین راستی است.
در کل به معنی بهترین راستی است و همین طور نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است.
- خرداد نام سومین ماه سال و روز ششم در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان هئوروتات، در پهلوی خردات و در فارسی خورداد یا خرداد گفته شده که کلمهای است مرکب از دو بخش: بخش اول هئوروه که صفت است به معنای رسا، همه، درست و کامل. دوم تات که پسوند است برای اسم مونث، پس هئوروتات به معنای کمال و رسایی است. به معنی تندرستی نیز آمده و نیز نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است.
- تیر نام چهارمین ماه سال و روز سیزدهم هر ماه زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا تیشریه، در پهلوی تیشتر و در فارسی صورت تغییر یافته آن یعنی تیر گفته شده که یکی از ایزدان است و به ستاره شعرای یمانی گفته میشود. فرشته مزبور نگهبان باران است و به کوشش او زمین پاک، از باران بهره مند میشود و کشتزارها سیراب میشود. تیشتر را در زبانهای اروپایی سیریوس خوانده اند. هر زمان تیشتر از آسمان سر بزند و بدرخشد مژده ریزش باران میدهد. تیر نام ستارهای در آسمان هم هست.
- امرداد نام پنجمین ماه سال و روز هفتم هر ماه در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا امرتات، در پهلوی امرداد و در فارسی امرداد گفته شده که کلمهای است مرکب از سه بخش: اول ا، ادات نفی به معنی نه، دوم مرتا به معنی مردنی و نابود شدنی و سوم تات که پسوند و دال بر مونث است. بنابر این امرداد یعنی بی مرگی و آسیب ندیدنی یا جاودانی. مرداد نام آخرین امشاسپند هم میباشد. نام این ماه اشتباه مرداد تلفظ میشود که باید امرداد خوانده شود.
- شهریور نام ششمین ماه سال و روز چهارم هر ماه در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا خشتروئیریه، در پهلوی شتریور و در فارسی شهریور میدانند. کلمهای است مرکب از دو بخش: خشتر که در اوستا و پارسی باستان و سانسکریت به معنی کشور و پادشاهی است و بخش دوم صفت است از ور به معنی برتری دادن و ئیریه یعنی منتخب و آرزو شده و در کل یعنی کشور منتخب یا پادشاهی برگزیده.
این ترکیب بارها در اوستا به معنی بهشت یا کشور آسمانی اهورامزدا آمده است. شهریور به معنی بهترین شهریاری یا مدینه فاضله، فرشتهای موکل بر آتش و موکل بر همه فلزات و تدبیر امور و مصالح و همین طور نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند هم آمده است.
- مهر (پیوستن با مهربانی). نگهبانی ماه هفتم و روز شانزدهم هر ماه را به عهده ایزد مهر است. در اسطورههای ایرانی گرما و نور خورشید را ایزد مهر میدانستند. در سانسکریت میترا، در اوستا و پارسی میثر، و در پهلوی میتر، و در فارسی مهر گفته میشود، که از ریشه سانسکریت آمده به معنی پیوستن. مهر به معنای محبت ومهربانی هم آمده است.
- آبان نام ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم از هر ماه است. آبان (آبها (در اوستا آپ در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته میشود. در اوستا بارها آپ به معنی فرشته نگهبان آب استفاده شده و همه جا به صورت جمع آمده است. کلا جلوههای طبیعی سودمند نزد ایرانیان خیلی ارجمند است پس بعضی روزهای ماه به نام مظاهر طبیعی نهاده شده است. در این ماه از سال به طور معمول باران میبارد. آبان، در زمان سنج باستانی شروع زمستان بزرگ بوده است.
- آذر نام ماه نهم از سال خورشیدی و نام روز نهم از هر ماه است. آذر (آتش (در اوستا آتر و آثر، در پارسی باستان و پهلوی آتر و در فارسی آذر میگویند. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگترین ایزدان است. آریائیان (هندوان و ایزدان) بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت میدادند. آفتاب در این ماه در برج قوس یا کماندار قرار میگیرد. سرما در این ماه به اندازهای است که باید آتش روشن کرد.
- دی نام دهم از سال خورشیدی است. در بین سی روز ماه، روزهای هشتم، پانزده و بیست و سوم هم به دی (آفریدگار، دثوش) موسوم است. برای این که این سه روز با هم اشتباه نشوند نام هر یک را به نام روز بعد میپیوندند، یعنی هشتمین روز ماه را دی به آذر، نام روز پانزدهم، دی به مهر و نام بیست و سومین روز هر ماه دی به دین بود. دی (دادار، دانای آفریننده) در اوستا داثوش یا دادها به معنی آفریننده، دادار و آفریدگار است و بیشتر صفت اهورامزدا است و آن از مصدر دا به معنی دادن و آفریدن است. در خود اوستا صفت دثوش (=دی) برای تعیین دهمین ماه استفاده شده است. دی نام ملکی است که تدبیر امور و مصالح روز و ماه دی به او تعلق دارد.
- بهمن نام یازدهم از سال خورشیدی و نام روز دوم از هر ماه است. بهمن (منش نیک (در اوستا وهومنه، در پهلوی وهومن، در فارسی وهمن یا بهمن گفته شده که کلمهای است مرکب از دو بخش: وهو به معنی خوب و نیک ومند از ریشه من به معنی منش است؛ بنابراین یعنی بهمنش، نیک اندیش و نیک نهاد. بهمن نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند هم هست.
- اسفند نام دوازدهم از سال خورشیدی و نام روز پنجم از هر ماه است. اسفند (آرامش افزاینده، پارسایی مقدس (دراوستا اسپنتا آرمیتی، در پهلوی اسپندر، در فارسی سپندار مذ، سفندارمذ، اسفندارمذ و گاه به اختصار سپندار و اسفند گفته شده است. اسفند یا سپنتا آرمیتی، آرامشی است که از عشق و ایمان سرچشمه میگیرد. در ادبیات اوستایی این جلوه اهورایی به صورت مادینه (مونث) به کار برده شده است.
پس در اسطورههای ایرانی این امشاسپند نگهبان زن و زمین محسوب میشده است. در بندهشن آمده که زن نیک مانند زمین نیک سختیها را میگوارد و بر شیرین میدهد. از این روی جشن اسپندگان (۲۹ بهمن ماه امروزی) مخصوص زنان بوده است. در این روز مردها با دادن هدیه به زنان از ایشان قدردانی میکردهاند. اسفند به معنای فروتنی هم هست و نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است.